تولد دوباره... زندگی تازه

وقتی که عشق تو قلب آدم رخنه می کنه... میشه دوباره متولد شد... میشه زندگی تازه ای ساخت...

تولد دوباره... زندگی تازه

وقتی که عشق تو قلب آدم رخنه می کنه... میشه دوباره متولد شد... میشه زندگی تازه ای ساخت...

همه جا رو آب و جارو کنید که ..........

از همه ممنونم بابت اینکه این مدت اومدن اینجا... تو همه ی روزها اینجا کنار من بودن و هر چیزی که می شد با نظرات خوب خودشون من رو تنها نگذاشتن...

به زودی به این وبلاگ یه نویسنده دیگه هم اضافه میشه که دلم میخواد خیلی خیلی مورد حمایت قرارش بدید...

این نویسنده نیمه دوم این وبلاگه... شاید همون زندگیه تازه باشه... پس نیمی از این وبلاگ یا حتی بیشتر متعلق به خودشه و بازم ازتون میخوام که کمکش کنید...  

خلاصه الان اومدم اینجا رو آب و جارو کنم که قراره ............. آره دیگه

نظرات 5 + ارسال نظر
آرش پنج‌شنبه 2 شهریور 1385 ساعت 20:57 http://horizon2005.blogsky.com/

سلام ای سراسر از شور واحساس.دوست خوبم.خواهر یا برادرخوبم.وبلاگ زیبایی دارید.با تبادل لینک موافقید؟همیشه نفسهایت پر احساس گامهایت استوارباد. برادر شما آرش

امید پنج‌شنبه 2 شهریور 1385 ساعت 22:03 http://taranomeshg.blogfa.com

سلام
وقتی که میام وبلاگت و از عشق تو نسبت به اون میبینم واقعا احساس حسادت میکنم از اینکه دیگه نمیتونم مثله قبل عاشق باشم اما تلاشمو میکنم راستی آدرسمو عوض کردم ممنون میشم عوضش کنی البته هنوز مطلبی ننوشتم انشاالله تا فردا
قربانت

دختر بدسیگنال جمعه 3 شهریور 1385 ساعت 17:19 http://www.dokhtareroya.blogsky.com

سلام رفیق.
خوبی.
ممنون که به وبلاگم سر زدی و تولدم و تبریک گفتی.

نسرین شنبه 4 شهریور 1385 ساعت 00:08 http://www.nasringoli.blogsky.com

سلام ممنون که نظر دادی من شما را لینک می کنم شما هم لینک کنید!

نسرین شنبه 4 شهریور 1385 ساعت 22:02 http://www.nasringoli.blogsky.com

ممنون از نظرت ولی احساس می کنم ازش دور شدم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد