تولد دوباره... زندگی تازه

وقتی که عشق تو قلب آدم رخنه می کنه... میشه دوباره متولد شد... میشه زندگی تازه ای ساخت...

تولد دوباره... زندگی تازه

وقتی که عشق تو قلب آدم رخنه می کنه... میشه دوباره متولد شد... میشه زندگی تازه ای ساخت...

غمت نباشه........

آره...

غمت نباشه عزیزم.........

تا هر وقت که برگردی همینجا... زیر همین قلب قرمز منتظرت می مونم تا برگردی..........

دلم برات یه ذره شده... یه چیکه... اندازه ی یه قطره ی اشک....  کلی عشقولانه شد!... میدونم اگه الان پیشم بودی چی می گفتی یا بهتر بگم چیکار می کردی  

منتظرتم........... مثل همیشه  

 

نظرات 4 + ارسال نظر
نسرین دوشنبه 13 شهریور 1385 ساعت 23:46 http://www.nasigoli.blogsky.com

سلام من دیگه نگرانش نیستم دیگه هم نمی خوام بهش فکر کنم دیگه هم نسرینی وجود نخواهد داشت!

نسرین سه‌شنبه 14 شهریور 1385 ساعت 11:44 http://www.nasigoli.blogsky.com

ببین خسته شدم از همه چیز کم آوردم دیگه نمی دونم چی کار کنم یه مسائلی پیش اومده که نمی تونم به خودش بگم چون قول دادم!

بهروز سه‌شنبه 14 شهریور 1385 ساعت 16:36 http://behrooz_tiriptop.persianblog.com

سلام
خسته نباشید وبتون خیلی قشنگ بود مخصوصا این آهنگش
امید ئارم مو فق باشی گلم
راستی اگه دلت خواست یه سری به ما بزن

نسرین چهارشنبه 15 شهریور 1385 ساعت 00:43 http://www.nasigoli.blogsky.com

سلام دوباره اومدم که بهت بگم همه انتظارها بی خودی چه قدر آدم می تونه خودش و عذاب بده همه ما داریم امتحان پس می دیم ولی من می دونم که تو این امتحان برنده نمی شیم چون می دونی سعی می کنیم که باهم روراست باشیم ولی اون وسط یکی از ما پشت پا می زنه به همه چیز من عاشقشم بیشتر از اونی که فکر شو بکنی ولی نمی دونم آیا این عشق تا ابد می مونه؟ من نمی خوام از دستش بدم چون حسش کردم چون همه وجوده من یعنی در واقع مکمل منه اونم به من ثابت کرده که چقدر دوسم داره چه قدر می خوادتم ولی بازم موندم چی کار کنم چون مشکلاتی داریم؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد